پارك ملت1 اولين باري كه روژان رو پارك ملت برديم.همه چي براش عجيب بود. ... نویسنده : پريسا 11:52 25 تير 1392 223 0 0 ادامه مطلب
روژان و ابوالفضل روژان و ابوالفضل(پسر دائي خودم) 1ماه با هم اختلاف دارن و روژان بزرگتره. اينم بگمااا كه روژان خيلي شيطونتره. درحال مسابقه پرتقال خوري بودن ... نویسنده : پريسا 11:50 25 تير 1392 254 0 0 ادامه مطلب
حمام واي كه چقدر تو حمومشو دوست داشتم و دارم.خودشم حموم دوست داره.بازه ميكنه خلاصه كيف ميكنه . حسابي خسته ميشه. ... نویسنده : پريسا 11:48 25 تير 1392 166 0 0 ادامه مطلب
روروك تازه سوار روروك شده بود . خيلي دوست داشت واقعا مثل جت از اين طرف به اون طرف ميرفت. ... نویسنده : پريسا 11:43 25 تير 1392 290 0 0 ادامه مطلب
گل هاي خانه بابائي فرودين سال92 خونه بابائي. ... نویسنده : پريسا 11:40 25 تير 1392 191 0 0 ادامه مطلب
کنار دریا92 هر وقت میرفتیم کنار دریا روژان میخوابیییییید تا بریم خونه. فکر کنم اب و هوای دریا رو خیلی دوست داشت و راحت میتونست بخوابه. ... نویسنده : پريسا 10:18 2 تير 1392 191 0 0 ادامه مطلب
جنگل1 اینجام رفتیم جنگل .... روژان در حال کنکاش زمین درحال بررسی و شناخت برگ درختان... و پی بردن به گونه ای خاص از برگ درخت ... ... نویسنده : پريسا 10:15 2 تير 1392 200 0 0 ادامه مطلب
روژان و رومینا اینجا هم روژان با دوستش رومیناس.همون عید٩٢ شمال. اینم عکسی از دخترم با مرغ پرحنائی که خیلی دوسش داشت و تا میدیدش میخندید. عزیزم ... نویسنده : پريسا 10:11 2 تير 1392 252 0 0 ادامه مطلب
عید92 عید ٩٢ ما شمال بودیم و اونجا سفره هفت سین رو برقرار کردیم و روژان هم سر سفره حاضر و اماده بود. ... نویسنده : پريسا 10:09 2 تير 1392 210 0 0 ادامه مطلب